تظاهرات ضدشاه در آلمان در سال ۱۳۴۶ | وقتی ایرانیهای فرنگ رفته تظاهرات کردند
رویداد۲۴ | در سال ۱۹۶۷ میلادی که مصادف با ۱۳۴۶ هجری شمسی بود محمدرضاشاه پهلوی به اروپای غربی سفر کرد. چهار سال پیش از این تاریخ رئیس جمهور آلمان غربی، هاینریش لوبکه، به ایران سفر کرده بود و این سفر شاه علاوه بر پاسخ آن سفر نوعی اعلام وفاداری به بلوک غرب نیز محسوب میشد. شاه و خانوادهاش ابتدا به چکسلواکی و فرانسه رفتند و از آنجا راهی برلین شدند. در برلین دانشجویان ایرانی بسیار فعال بودند و اکثر آنها نیز مشی چپگرایانه داشتند. با انتشار خبر سفر شاه، دانشجویان ایرانی و آلمانی تظاهرات خیابانی وسیعی ترتیب دادند که در آن شعارهایی علیه شاه داده میشد.
دانشجویی که اغلب تظاهرات را سامان میداد بهمن نیرومند بود که در دانشگاه برلین ایرانشناسی میخواند و گرایشاتی به سازمانهای چپ گرا داشت. بهمن نیرومند دو روز پیش از سفر شاه طی یک سخنرانی تاثیر گذار آلمانیها را از وضعیت حقوق بشر در ایران مطلع کرد و دانشجویان آلمانی چپگرا که غالب فعالیتهایشان اعتراض به جنگ ویتنام بود تصمیم گرفتند به تظاهرات کنندگان ایرانی بپیوندند.
دانشجویان آلمانی و ایرانی با اتحاد تظاهرات گستردهای برگزار کردند و تعدادی از طرفداران ایرانی شاه با آنها درگیر شدند و به این ترتیب تظاهرات به خشونت کشیده شد. با در هم ریختن اوضاع، پلیس وارد ماجرا شد و دانشجویان معترض را سرکوب کرد.
اما نقطه عطف اعتراضات جایی بود که یک دانشجوی آلمانی به نام بنو اونزورگ توسط پلیس آلمان کشته شد. اونزورگ که علیه شاه شعارهایی مانند "آدمکش" میداد توسط پلیسی به نام هاینتس کوراس کشته شد، ولی ایرانیان شایعه کردند که دانشجوی مذکور را ساواک به قتل رسانده. بعدها هم شایعه شد که قاتل او یکی از مامور مخفیهای آلمان شرقی بوده.
بیشتر بخوانید: ماجرای سفر زیارتی خاندان سلطنتی به شهر مشهد
این قتل تاثیر زیادی بر وجهه شاه در اروپا گذاشت و شاه از این رخداد بسیار آزرده خاطر شد و در بازگشت به ایران علوی کیا، رئیس اداره اروپایی ساواک را برکنار کرد. از آن تاریخ به بعد دانشجویان ایرانی که برای تحصیل به اروپا و آمریکا رفته بودند در هر سفری که شاه میرفت دست به آشوب و تظاهرات میزدند که شاید مشهورترین نمونه آن سفر شاه در اواخر حکومتش به ایالات متحده بود که پلیس برای پراکنده کردن دانشجویان به قدری گاز اشک آور استفاده کرده بود که گازها به محوطه کاخ سفید هم سرایت کرد و اشک شاه را نیز درآورده بود.
شاه همواره به نزدیکانش میگفت این دانشجویان را خود او به فرنگ فرستاده تا تحصیل کنند و راه پیشرفت را برایشان گشوده، اما آنان بجای درس خواندن دست صاحبشان رو گاز میگیرند.